سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<
 
منتظران مهدی (عج)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

ارائه زندگینامه شخصیت‌هایی مانند عباس بابایی و به تصویر کشاندن صداقت و صفا و صمیمیت او در کنار توانایی، قدرت مدیریت و ابتکار و خلاقیت او و شجاعت و نترسی او مانند یک الگو مثل آب حیاتی برای تشنگان این روزگار است.

فیلم ساختن درباره یک شهید بسیار سخت است چون  بخشی از قصه به زندگی روزمره او اختصاص دارد و تاکید می‌شود اگرچه او قهرمانی آسمانی است اما غیرقابل دسترس نبوده و از درون همین جامعه و مردم و زندگی عادی به این مقام و مرتبه رسیده است. مانند شهید بابایی  که وقتی در درون خانه و در ارتباط با همسر و فرزند و اعضای خانواده‌اش قرار می‌گیرد دیگر موقعیت نظامی را نداشته و مثل دیگر همسران و پدران است. در واقع مخاطب در اینجا او را به عنوان یک فرد معمولی می‌بیند و زمانی که او را در کنار وجوه قهرمان‌گونه‌اش قرار می‌دهد تاثیرپذیری‌اش نیز بیشتر می‌شود.

به هر حال او به خاطر اعتقادات و باورهایش و دفاع از سرزمین و مردمش از زندگی و لذت‌های شخصی خود می‌گذرد و با دلبستگی‌های خود مبارزه می‌کند. اتفاقا روابط عاشقانه او با همسرش دارد که این کار را برای کسانی مثل عباس سخت‌تر می‌کند و این‌که آنها نیز مثل سایر انسان‌ها تعلق خاطر و دلبستگی‌های عاطفی و زمینی داشتند، اما این دلبستگی‌ها آنان را زمین گیر نکرده و شوق پرواز را از آنان نگرفته است  این سریال تلاش می‌کند اخلاق و روحیه عباس بابایی را به مخاطبش معرفی کند. از زاویه نگاه عباس بابایی دستاوردهای جنگ معرفی می‌شود. دستاوردهایی فرهنگی که سبب شد فردی همچون عباس بابایی که تحصیل کرده امریکا است، در خدمت جنگ قرار گیرد و در نهایت خود را عاشقانه فدای کشور کند.

آنها که شهید عباس بابایی را می‌شناسند می‌گویند او شخصیتی چندوجهی بوده است. در کنار وجوه نظامی و رتبه بالای خلبانی فردی به‌شدت مذهبی بوده است. اهل برنامه‌ریزی و ساماندهی بوده است  در رویدادهای فراوانی حضور داشته و در کنار اینها مردی خانواده‌دوست هم بوده است. در خاطرات عباس بابایی آمده که او مثلاً گوسفند می‌کشته و گوشت آن را به روستاهای اطراف می‌برده و میان مردم تقسیم می‌کرده است.

پدر شهید عباس بابایی  هر سال تعزیه ی عید قربان را در قزوین اجرا می کرد و فرزندش عباس هم نقش اسماعیل  را ایفا می کرد

خانه واقعی شهید عباس بابایی :

بخش هایی از سریال  شوق پرواز  در خانه ی واقعی  شهید عباس بابایی تصویر بردای شد این خانه یک خانه سازمانی در اطراف منطقه قصر فیروزه است که سالها  قبل در اختیار شهید بابایی و همسرش بوده و خانم حکمت هنگام حضور در تهران ، در این خانه زندگی می کرد و از مهمانانش در این خانه پذیرایی می کرد  خانم حکمت  یادگارهایی از شهید عباس در این خانه نگهداری می کند که برای تصویر برداری این بخش  در اختیار گروه سازنده  سریال  گذاشته شد

در سریال  به مسایل خانوادگی او  نه تنها اغراقی در این عشق نشده بلکه شاید در آن اندازه های واقعی هم به آن نیز پرداخته نشده است

فیلمنامه فعلی شوق پرواز  محصول مشورت های گروه سازنده و نویسنده ی سریال با خانواده شهید عباس بابایی و نماینده ی بنیاد شهید و امور ایثارگران و ارتش جمهوری اسلامی ایران است

پله چهارم : شوق پرواز

شوق پرواز برای اولین بار به سراغ یک شخصیت نظامی معاصر رفت

روایت قصه ای که در سریال  مربو ط به زندگی شهید می شود کاملا مطابق با واقعیات زندگی اوست

شوق پرواز یک سریال «شخصیت‌محور» بوده و قرار است شخصیت عباس بابایی را از نگاه دیگران روایت کند. البته در این روایت همسر عباس پررنگ‌تر از سایر شخصیت‌هاست

این سریال مرحله  پیش ساخت بسیار طولانی داشت  فراهم  آمدن مقدمات ساخت این سریال  از سال 74  طی نامه ای که از سوی  بنیاد شهید و امور ایثار گران به دفتر  مقام معظم رهبری  ارسال شده بود آغاز شد در همان زمان دفتر  مقام معظم رهبری دستور همکاری داد و سه تن از نویسندگان ارتش  فیلمنامه ای برای سریال نوشتند این فیلمنامه در سال 76 وارد مرحله پیش تولید شد و حتی بخش هایی از آن فیلمبرداری شد  جالب است بدانید در این مرحله دکور شهر قزوین در شهر کرمان ساخته شد که شامل محله کودکی و نیز خانه و مدرسه ی شهید بابایی بود . دراین مرحله از کار حسین قاسمی جامی کارگردان این سریال بود که کار به  علت مشکلاتی متوقف شد پس از  یک توقف 10 ساله بار دیگر  در سال 1386  ساخت این پروژه رسما کلید خورد در شوق پرواز محصول مشترک «بنیاد شهید و امور ایثارگران» و «گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما»و «نیروی هوایی ارتش »  است. این سریال 24 قسمتی به کارگردانی «یدالله صمدی» و تهیه کنندگی «جواد نوروز بیگی»  با موضوع زندگی خلبان شهید «عباس بابایی» ساخته شده است این مرحله کارگردان  حسین قاسمی جامی و فیلمنامه  فرهاد توحیدی به نوشتن متن جدیدی پرداختند و برای باز بینی صحنه های تصویر برداری به قبرس ، افغانستان، عربستان رفتند تا برای تصویر برداری بخش های خارج از کشور این کشور ها مورد ارزیابی قرار گیرند اما فیلمنامه دارای کیفیت لازم نبود به همین دلیل با حضور مجید مجیدی به عنوان مشاور  پروژه  بار دیگر باز نویسی فیلمنامه آغاز شد

و در آخر یدالله صمدی به عنوان کارگردان ویژه ، کار وارد مراحل جدی  شد  و تصویر برداری از سال 88  آغاز شد ملیحه حکمت همسر شهید بابایی با دیدن فیلم دلشکسته  علاقه مند شده بود تا شهاب حسینی نقش شهید باباید را ایفا کند  شهاب  حسینی  با مطالعه فیلمنامه ی شوق پرواز و اطلاع از نظر  خانم حکمت به گروه سازنده ی این سریال پیوست

شهاب حسینی چند ماه بعد از آغاز تصوی برداری به گروه سازنده سریال پیوست و اولین صحنه ای که مقابل دروبین رفت صحنه ای حضور او در مدرسه پس از بازگشت از آمریکا بود حسینی پیش از حضور در مقابل دوربین و آغاز سکانس  چند کلمه ای با یدالله صمدی کارگردان سریال  گفتگو کرد و سپس با خودش خلوت کرد دو رکعت نماز خواند و پس از آن بازی  خود را آغاز کرد

 

پله پنجم : خانواده شهید بابایی

  الف)  خانم صدیقه حکمت :

شانس مهم این سریال این بود که با همراهی خانواده محترم شهید بابایی و به‌ویژه همسر گرامی ایشان سرکار خانم «صدیقه حکمت» بسیاری از مسائل مهم و جدی سریال رفع شد. خانم حکمت درک کاملا درستی از اقتضاهای کار فیلمسازی داشتند. خانواده این عزیز پذیرفتند داستان زندگی این شهید را از نگاه یک کارگردان روایت می‌کند، این روایت محدودیت‌هایی دارد، باید به خواست مخاطب احترام گذاشته شود

اما گفته شده که اغراقی در  رابطه بین عباس و ملیحه شده  و یا  آیا قبل از انقلاب ملیحه چادری بود ؟

1-    عشق این دو به هم واقعا زبانزد بوده و که نقل مجالس خانوادگی بوده است  . بخصوص که این دو با هم نسبت نزدیک فامیلی داشته اند و همه ، خاطراتی از این عشق داشتند و می گفتند که چه مخالفت هایی با ازدواج آنها شده بوده و به رغم همه ی این اختلاف ها ، این دو پای هم ایستاده بودند.

2-    خانم حکمت پیش از انقلاب باحجاب بودند. ایشان در زمان ازدواج 16 سال داشتند. در سال 1354 پس از ازدواج به دزفول رفتند. در دزفول حجاب ایشان روسری بود ولی در خارج از پایگاه چادر به سر می‌کردند

3-   کراوات یا پاپیون ؟

در قسمتی که عباس بابایی ازدواج می کند و مراسم عروسی او برگزار می شود او کراوات زده بود چنین صحنه ای در عرف سریال های تلویزیونی که سعی می کنند شهداء را از سنین پایینتر دارای ویژه گی های خاص دینی نشان  دهند اندکی بی سابقه بود درباره این صحنه از همسر شهید بابایی در خصوص جزییات عروسی سوال شد خانم حکمت در روز تصویر برداری این صحنه ، سر صحنه حضور داشت ایشان گفت: عباس روز عروسی کت و شلوار و پاپیون زده بود

نکته ی جالب توجه در این صحنه این بود که تصویر برداری صحنه های عروسی هم زمان با روز تولد عباس بابایی بود و در حاشیه ی ضبط این مراسم برای عباس جشن تولد هم گرفته شد (؟)

ب)  فرزندان شهید:

از عباس بابایی  سه فرزند  به نام سلماء ، حسین ، محمد به یادگار مانده است صمدی  در مقام کارگردان دوست داشت فرزندان شهید  عباس بابایی حضوری هر چند کوتاه در سریال داشته باشند که با موافقت  سلماء و حسین ، این اتفاق رخ داد اما  محمد فرزند کوچک چندان موافق جلوی دوربین رفتن نبود

 

پله ششم : شهید سعید خجسته فر

اغلب مخاطبان سریال شوق پرواز با تماشای قسمت های ابتدایی این سریال تصور می کردند سعید خجسته فر که از کودکی با عباس بابایی بوده و همراه او مراحل خلبانی را طی کرده وجود خارجی دارد برخی از آن ها برای یافتن اطلاعاتی از سعید در فضای مجازی جست و جو کردند اما چیزی به دست نیاوردند

واقعیت این است که سعید خجسته فر شخصیتی ما به ازای خارجی ندارد و آنچه در تمامی دوستان عباس بوده در سعید خلاصه شده است  سعید چکیده و خلاصه ی دوستان و اطرافیان عباس است تا برای ببینده دیگر لازم نباشد برای پیکیری شخصیت شهید عباس بابایی به سراغ تک تک شخصیت ها و اطرافیان او برود ماجرای ممنوعیت پرواز  او به دلیل داشتن همسر خارجی هم منطبق بر واقعیت است

پیش از انقلاب برخی از جوان های نظامی ایرانی در سفر به خارج برای برای طی کردن دوره های آموزشی در پایگاه های نظامی ، در همان کشور همسر  اختیار می کردند اما این موضوع در ارتش برای ایشان مشکلاتی از جمله ممنوعیت پرواز را موجب شد که سریال بر آن توجه داشته است

حضور شخصیت های واقعی در سریال شوق پرواز محدودت های زیادی را قراهم می کرد و در صورت نام بردن از یک شخصیت واقعی که در قید حیات است این الزام راایجاد می کرد  تا تمام جزییات در خصوص او رعایت شود تا اعتراضی از سوی آن شخص و بستگانش مطرح نشود و برای جلوگیری از این مشکلات احتمالی از این شگرد استفاده شد

ضمن آنکه به دلیل گذشت مدت زمانی طولانی خیلی از این شخصیت‌ها سرنوشت‌های مختلفی پیدا کرده‌اند. اما مقاطع خاصی از زندگی آنها از نظر دراماتیک جذاب بود. اینکه عباس در مقطعی به امریکا رفته و در آنجا دوستش ازدواج کرده، دروغ نبود. جلوگیری از پرواز خلبان‌ها به دلیل داشتن همسر خارجی، دروغ نبود. عملیات دفاع خلیج فارس و شهادت خلبانی در این منطقه دروغ نبود و درباره شهید «هاشم آل‌آقا» اتفاق افتاده بود. ما برای سهولت در روایت قصه و ارتباط راحت‌تر مخاطب با سریال، تمام این شخصیت‌ها را در یک شخصیت جمع کردیم و نام آن را گذاشتیم «سعید خجسته‌فر» و بعد او را از نوجوانی با قهرمان قصه همراه کردند تا بار دراماتیکی قصه بیشتر شود.

پله آخر: هنر و هنرمند متعهد

باید اذعان داشت رویکرد سیما به زندگی فرماندهان شهید بسیار خوب و مهم است اما راهی بسیار خطرناک است چون نباید چهره ایشان بسیار ملکوتی نشان داده شود تا غیر دسترسی باشد و اغراق از آن برداشت شود و نه بسیار دم دستی و لوث باشد تا از مقامات و فداکاری بی نظیر ایشان چشم پوشی شود آنچه در این سریال به چشم می آمد امکانات ضعیف پروژه فیلم سازی بود که این بلای بسیاری از فیلم سازان ارزشی معاصر شده است بازیگری حسینی در نقش  شهید ستودنی است به نظر می اید که این بازیگر با اعتقاد به این کار پرداخته که در وادی کم اینگونه سراغ داریم  فیلم نامه نویس و کارگردان اگر خود معنویت  نباشند مثلا نماز شب را تجربه نکرده باشند چگونه  می توانند این حس را انتقال دهند بنابراین کلام را خلاصه کنم بی تعهد و شاخت نمی توان اثر هنری متعهدانه ساخت




موضوع مطلب :
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 168
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 162243

عاشقانه
تصاویر زیباسازی نایت اسکینز پخش زنده حرم
روزشمار محرم عاشورا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

 
 
 
Susa Web Tools